مکالمه های مامان و پسری
رفتیم بیرون محمد حسین یه اتوبوس بزرگ اسکانیا دیده با تعجب نگاش می کنه و از من می پرسه: مامان این قطاره؟ من در حال اس ام اس زدن و بدون نگاه کردن به محمد حسین: نه محمد حسین با همون لحن و آهنگ قبلی: مامان این قطاره؟ من: نه!!! محمد حسین باز به همون شکل:مامان این قطاره؟ من:نه!!!!!! محمد حسین با صدای بلند و از سر عصبانیت: مامان میگم این قطاره؟ من که دیگه حوصله جواب دادن نداشتم گفتم: آره قطاره محمد حسین با همون لحن آروم قبلی: آخه این کجاش قطاره مامان من: محمدحسین در حالی که بدو بدو از من دور می شد: ...